معرفی برند کرفس
حتما تابه حال اسم اپلیکیشن کرفس به گوشتان خورده، مخصوصا که اگر زمانی در زندگیتان دنبال کنترل کردن وزنتان از طریق کالریشماری بوده باشین.
کرفس یک اپلیکیشن کالریشمار است که به کاربرانش این امکان را میدهد تا با مشخص کردن BMI بدنشان، غذاها و فعالیتهای روزانهشان را کنترل کنند و با تنظیم کردن مقدار غذاهای مصرفیشان، بهراحتی به وزن دلخواهشان برسند.
داستان شکلگیری اپلیکیشن کرفس هم از اینجا شروع شد که مدیرعامل این سازمان برای کاهش وزن به پیشنهاد یکی از آشنایانشان به کالریشماری غذاها روی آوردند؛ بعد از مدتی این ایده به ذهنشان خطور کرد که این مدل کنترل وزن از طریق کالریشماری میتواند به خوبی روی یک بستر اپلیکیشن پیادهسازی شود و نیاز بسیاری از افراد جامعه را مرتفع کند.
از اینجا بود که اپلیکیشن کرفس طراحی شد و در سال ۱۳۹۴ به بازار عرضه شد؛ تا بتواند روند پیگری وضعیت سلامتی را برای کاربرانش سادهتر کند و بر ارتقا سلامتشان تأثیر مثبت بگذارد.
چالشهای پیشرو
ایجاد یک اپلیکیشن کاربردی که وجه تمایز زیادی از رقبای خود داشته باشد کار سادهای نیست، اما این مورد به تنهایی نیز برای موفقیت در زمینه تبلیغات و گسترش آن کافی نیست. کرفس به زودی متوجه شد که برای تبلیغات درست و پیدا کردن مخاطبان اصلی این اپلیکیشن، نیاز به اطلاعات کاربران جذب شده و منبع جذب آنها دارد.
در این مرحله بود که آنها شدیدا به ردیابی رفتار کاربران، بعد از کلیک روی تبلیغات نیاز پیدا کردند؛ چون تبلیغات برای آنها هزینه زیادی دربر داشت و این قضیه برایشان ضرورت پیدا کرده بود که بتوانند متوجه شوند نرخ بازگشت سرمایهشان چقدر است و آیا هزینهی درستی برای تبلیغات میکنند یا خیر!
یا حتی اینکه این امکان را داشته باشند که عملکرد کانالهای مختلف تبلیغاتیشان را باهم مقایسه کنند و ببینند که مخاطبان هدف آنها بیشتر در کدام کانال تبلیغاتیای حضور دارند تا بتوانند کمپینهایشان را براساس این اطلاعات بهینه کنند.
رشید جعفرپور، مسئول دیجیتال مارکتینگ کرفس اینطور بیان کرد که:
براساس این نیاز بود که تیم مارکتینگ ما تصمیم گرفت از خدمات پلتفرمهای اتریبیوشن (معنی اتریبیوشن) و ترکرها (معنی ترکر) استفاده کنه، درواقع ما قبل از اینکه از ترکر متریکس استفاده کنیم هیچ تصوری از نرخ بازگشت سرمایهمون نداشتیم و نمیدونستیم که بر چه اساسی باید کمپینهامون رو بهینه کنیم تا به مراتب نتیجه بهتری بگیریم و کاربران بیشتری جذب کنیم.
علاوه بر این ما نیاز به ترکری داشتیم که بتونه اطلاعات درست و قابل اعتمادی رو در اختیار ما بذاره و این موضوع به شدت نکتهی مهم و ضروریای برای ما حس میشد، چون تنها با واکاوی عمیق این دادهها بود که میشد به هرچه بهتر شدن کمپینها امیدوار بود؛ خوشبختانه استفاده از سرویس اتریبیوشن متریکس این چالش رو برای ما برطرف کرد.
راهحل
همانطور که گفته شد، بررسی رفتار کاربران جدیدی که از کانالهای تبلیغاتی مختلف جذب اپلیکیشن شدند، و مهمتر از آن مقدار درآمد حاصل از این کاربران جدید، دغدغهی اصلی تیم مارکتینگ کرفس بود و دقیقا برای رفع این نیاز بود که به استفاده از ترکر روی آوردند.
اما ممکن است این سوال ایجاد شود که ترکر متریکس چطور توانست نیاز این سازمان را رفع کند و از طریق کدام قابلیتهای داشبورد بود که به چنین دیتایی دست پیدا کردند؟
متریکس از طریق قابلیت آنالیز کوهورت درآمد (معنی کوهورت)، مقدار درآمد یک اپلیکیشن را به تفکیک منبع جذب کاربران جدید، در اختیار یک سازمان قرار میدهد؛ همچنین مالک اپلیکیشن یا مسئول تیم مارکتینگ سازمان، از طریق این قابلیت بهراحتی میتواند رفتار کاربران را قبل و بعد از یک تغییر خاص یا برگزاری یک کمپین با هم مقایسه کند و میزان بهینه بودن یا نبودن تغییرات اعمال شده را ارزیابی کند.
چالش دوم!
نکتهی مهمی که کرفس باید به آن توجه میکرد این بود که کاربرانش برای خرید و پرداخت از طریق درگاهها، باید از اپلیکیشن خارج میشدند و چون تراکنشها درون اپلیکیشن انجام نمیشدند، این رخدادها (معنی رخداد) از سمت بکاند ترکر به آنها اعلام نمیشد و همین قضیه روی دقت دادههای مربوط به درآمد اپلیکیشن بسیار تاثیرگذار بود.
یعنی ممکن بود دادههای مربوط به کاربران جدیدی که جذب کرده بودند و درنهایت منجر به درآمد اپلیکیشن شده بودند را از دست بدهند و بنابراین متوجه نشوند که هر کانال تبلیغاتی دقیقا چه مقدار درآمدی را برایشان رقم زده است.
در این شرایط، راهحل، استفاده از قابلیت S2S یا همان یکپارچهسازی سرور با سرور بود؛ درواقع با استفاده از این قابلیت داشبورد، توانستند سرور اپلیکیشن خود را مستقیماً با سرور ترکر متریکس ارتباط دهند یا اصطلاحاً یکپارچه کنند و از این طریق تمامی اطلاعات مربوط به رخدادها را مستقیماً از سرورهای خودشان به سمت سرور متریکس بفرستند و به دنبال آن دیگر هیچ دادهای را از دست ندهند.
رشید جعفرپور، صراحتا این موضوع را بیان کرد که :
استفاده از قابلیت یکپارچهسازی سرور با سرور متریکس تونست دقت دادههای مربوط به درآمد اپلیکیشن ما رو تا ۷۰ درصد بالا ببره.
آنها در این مرحله تصمیم گرفتند دیتاهایی که از سمت متریکس جمع آوری کردهاند را با دقت بیشتری بررسی کنند و همین منجر به راه اندازی واحد BI برای اولین بار در مجموعه کرفس شد.
متریکس با قابلیت Real-time Callback (معنی callback)، این امکان را برای آنها فراهم کرد که دادههای کاملی سمت واحد BI داشته باشند. در حال حاضر همین واحد BI به آنها کمک میکند که پیشبینی درستی از آینده داشته باشند و بتوانند استراتژیهای بازاریابی خود را براساس این دادهها تنظیم کنند. از طرف دیگر جمعآوری دادههای دقیق و درست به آنها در ایجاد یک داشبورد مالی کمک کرد تا مورد استفاده ی تیمهای مختلف شرکت قرار گیرد.
جمعبندی
ROI (معنی ROI) یا همان نرخ بازگشت سرمایه، میزان موفقیت سرمایهگذاریهای انجام شده روی کمپینهای تبلیغاتی مختلف را مشخص میکند؛ بنابراین تعیین کردن مقدار این فاکتور برای یک کمپین اپلیکیشن مارکتینگ خاص، نه تنها مفید است، که حتی ضروری به نظر میرسد.
گزارشهای داشبوردهای اتریبیوشن موبایل مانند متریکس، ابزار خوبی برای مقایسه بهترین تبلیغات را به شما میدهند و براساس اطلاعات و آمارهای این داشبوردها، بهراحتی میتوان ROI یک سازمان را محاسبه کرد.
رشید جعفرپور، همچنین ذکر کرد که :
متریکس ابزار اولیه و اساسی مارکتینگ ما محسوب میشد و بر مبنای اطلاعات آن تونستیم کمپینهامون رو تحلیل و بهینهسازی کنیم و به نوعی میشه گفت بدون استفاده از دادههای متریکس، این کار عملا غیرممکن بود.
درواقع متریکس مثل یک چراغی بود که راه رو برای ما روشن کرد و ما از طریق اون تونستیم استراتژی بازاریابیمون رو بچینیم و ارتقا بدیم. به نظر من استفاده از یک ترکر خوب برای آنالیز تبلیغات هر سازمانی نه تنها مفیده که حتی یک مورد کاملا ضروریه.
نظر شما نظر خود را وارد نمایید